نگاری شوید(2)
- يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۱۸ ب.ظ
- ۰ نظر
من می نویسم!
از هر آنچه که آن را می توان نوشت.از مهربانی،عشق،ایمان...
می نویسم.
گاهی برای خودم،در دفتر خاطرات.
گاهی برای عده ای،در شکل و شمایل یک وبلاگ
و گاهی برای مردم،در روزنامه و شاید هم کتاب.
کاغذ و قلم! تمام زندگی ام را در همین دو واژه خلاصه کنید.
چشم ها باید لحظه به لحظه ی زندگی دنیا را متفاوت ببینند.آن قدر که بتوان با یک قلم،برای هر شادی،برای هر اندوه به دفتری پناه آورد و تنها نوشت و نوشت و نوشت...
من می سُرایم!
شنیده ای که می گویند ″شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند″؟
اکثر مردم نمی دانند.شاید هم حواسشان نیست اما حقیقتی است که به راستی برگ برگ زندگی را که بنگریم،از هر ساعتش حتی،شعری می تراود،بیتی،بندی...
فقط کافی ست کمی شاعرانه به جهان هستی بیاندیشیم.
چه لذتی ست در سرودن ها!
یک فنجان چای باشد و احساس باشد و شعری...
من کتاب می خوانم!
زندگی بدون کتاب یعنی زیستن در دنیایی به دور از آگاهی.
اصلا کتاب یعنی زندگی.
کتابخانه باید پر باشد از کتاب.
در هر کیف کتابی باید!
این ها بهانه است که برخی می گویند دیگر وقتی برای کتاب خواندن وجود نداردِمان.
روح و روان را نیازهایی ست.
همه ی ما نیازمند کتاب و کتابخوانی هستیم.حتی برای اندک دقایقی در طول روز
محفل ادبی نگار
برای آنان که می نویسند،می سُرایند و کتاب می خوانند
به ما بپیوندید
- ۹۴/۱۰/۰۶